معنی فارسی compurgation

C2 /kɒmpəːˈɡeɪʃ(ə)n/

عمل تبرئه یا پاکسازی اتهام از شخص، معمولاً با شهادت دیگران.

The act of clearing someone of guilt, often through the testimony of others.

noun

معنی(noun):

Acquitting someone from a formal charge or accusation following the sworn oaths of a number of other people; vindication.

example

معنی(example):

وکیل شواهدی برای تبرئه موکلش ارائه داد.

مثال:

The lawyer provided evidence for the compurgation of his client.

معنی(example):

در دادگاه‌های قدیمی، تبرئه یک روش برای اثبات بی‌گناهی بود.

مثال:

In ancient courts, compurgation was a method to prove innocence.

معنی فارسی کلمه compurgation

عمل تبرئه یا پاکسازی اتهام از شخص، معمولاً با شهادت دیگران.