معنی فارسی comurmurer
B1کسی که به آرامی یا در حالتی مهم در مورد دیگران صحبت میکند.
Someone who speaks softly or discreetly about others.
- NOUN
example
معنی(example):
کموزنی به آرامی با کسانی که نزدیک بودند صحبت کرد.
مثال:
The comurmurer spoke softly to those nearby.
معنی(example):
مردم در کتابخانه مانند کموزنها نجوا کردند.
مثال:
People whispered like comurmurers in the library.
معنی فارسی کلمه comurmurer
:
کسی که به آرامی یا در حالتی مهم در مورد دیگران صحبت میکند.