معنی فارسی comus

B2

کاموس، در فرهنگ‌های مختلف به اجرای سنتی اشاره دارد، به ویژه در جشن‌ها و مراسم‌های خاص.

In various cultures, a comus is a traditional performance often associated with celebrations.

example
معنی(example):

کاموس یک عملکرد سنتی در بسیاری از فرهنگ‌ها است.

مثال:

The comus is a traditional performance in many cultures.

معنی(example):

در تئاتر یونان باستان، کاموس یک جشن یا ضیافت بود.

مثال:

In ancient Greek theater, a comus was a revelry or feast.

معنی فارسی کلمه comus

: معنی comus به فارسی

کاموس، در فرهنگ‌های مختلف به اجرای سنتی اشاره دارد، به ویژه در جشن‌ها و مراسم‌های خاص.