معنی فارسی concentralize

B1

عمل متمرکز کردن یا گردآوری منابع یا قدرت در یک نقطه خاص.

To bring together or concentrate into a central location or authority.

example
معنی(example):

بسیاری از سازمان‌ها تصمیم می‌گیرند تا عملیات خود را متمرکز کنند تا هزینه‌ها را کاهش دهند.

مثال:

Many organizations choose to concentralize their operations to reduce costs.

معنی(example):

برای ساده‌سازی رویه‌ها، آنها برنامه‌ریزی کردند تا مدیریت داده‌های خود را متمرکز کنند.

مثال:

To streamline procedures, they plan to concentralize their data management.

معنی فارسی کلمه concentralize

: معنی concentralize به فارسی

عمل متمرکز کردن یا گردآوری منابع یا قدرت در یک نقطه خاص.