معنی فارسی concentralization
B2عمل یا فرایند تمرکز منابع یا قدرت در یک نقطه مرکزی.
The process of concentrating power, authority, or resources in a central location.
- NOUN
example
معنی(example):
تمرکززدایی میتواند به مدیریت کارآمدتر در شرکتها منجر شود.
مثال:
Concentralization can lead to more efficient management in companies.
معنی(example):
تمرکز منابع عملکرد کلی را بهبود بخشید.
مثال:
The concentralization of resources improved the overall performance.
معنی فارسی کلمه concentralization
:
عمل یا فرایند تمرکز منابع یا قدرت در یک نقطه مرکزی.
