معنی فارسی concentrator
B1کونسانتراسیون، وسیلهای که برای افزایش غلظت یک ماده یا انرژی به کار میرود.
An instrument or device used to increase the concentration of a particular substance or energy.
- NOUN
example
معنی(example):
یک کونسانتراسیون برای افزایش غلظت یک ماده استفاده میشود.
مثال:
A concentrator is used to increase the concentration of a substance.
معنی(example):
کونسانتراسیونهای پنل خورشیدی به جذب نور خورشید بیشتر کمک میکنند.
مثال:
Solar panel concentrators help capture more sunlight.
معنی فارسی کلمه concentrator
:
کونسانتراسیون، وسیلهای که برای افزایش غلظت یک ماده یا انرژی به کار میرود.