معنی فارسی conchologically
B1مرتبط با علم صدفشناسی و مطالعه ذاتی صدفها.
In a manner related to conchology, the study of mollusk shells.
- ADVERB
example
معنی(example):
مطالعه صدفها به صورت کنکولوژیکی توصیف میشود.
مثال:
The study of shells is described conchologically.
معنی(example):
او رابطه بین گونهها را به صورت کنکولوژیکی توضیح داد.
مثال:
He explained the relationship between species conchologically.
معنی فارسی کلمه conchologically
:
مرتبط با علم صدفشناسی و مطالعه ذاتی صدفها.