معنی فارسی conchologize
B1فرایند ارائه یا تحلیل اطلاعات در زمینه علم صدفشناسی.
To present or analyze findings in conchology.
- VERB
example
معنی(example):
آنها برنامهریزی کردهاند که در مقاله جدید خود یافتههای خود را کنکولوژیک کنند.
مثال:
They plan to conchologize their findings in the new paper.
معنی(example):
او میخواهد دادههای جمعآوریشده در طول اکتشاف را کنکولوژیک کند.
مثال:
She wants to conchologize the data collected during the expedition.
معنی فارسی کلمه conchologize
:
فرایند ارائه یا تحلیل اطلاعات در زمینه علم صدفشناسی.