معنی فارسی conciliable

B1

قابل تسهیل، به وضعیتی اطلاق می‌شود که می‌توان اختلافات را حل کرد.

Capable of being reconciled or resolved.

example
معنی(example):

تفاوت‌های آنها قابل تسهیل است؛ فقط باید با هم صحبت کنند.

مثال:

Their differences are conciliable; they just need to talk it out.

معنی(example):

دو طرف یک راه حل قابل تسهیل برای اختلاف خود پیدا کردند.

مثال:

The two sides found a conciliable solution to their dispute.

معنی فارسی کلمه conciliable

: معنی conciliable به فارسی

قابل تسهیل، به وضعیتی اطلاق می‌شود که می‌توان اختلافات را حل کرد.