معنی فارسی concussively
B1به طور ضربتی، به طوری که تأثیر شدیدی ایجاد کند.
In a manner that is sudden and impactful, often causing shock or surprise.
- ADVERB
example
معنی(example):
صدای بلند به طور ضربتی همه را در اتاق ترساند.
مثال:
The loud sound concussively startled everyone in the room.
معنی(example):
انفجار به طور ضربتی رخ داد و تمام ساختمان را لرزانید.
مثال:
The explosion happened concussively, shaking the entire building.
معنی فارسی کلمه concussively
:
به طور ضربتی، به طوری که تأثیر شدیدی ایجاد کند.