معنی فارسی condensary
B1میعانساز به تجهیزات یا فرآیندهایی اطلاق میشود که در تبدیل بخار به مایع نقش دارند.
Relating to a process or mechanism that condenses vapor into a liquid.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ویژگیهای میعانساز برای کنترل موثر آب و هوا ضروری هستند.
مثال:
The condensary features are essential for effective climate control.
معنی(example):
او فرآیند میعانساز را به تفصیل توضیح داد.
مثال:
He explained the condensary process in detail.
معنی فارسی کلمه condensary
:
میعانساز به تجهیزات یا فرآیندهایی اطلاق میشود که در تبدیل بخار به مایع نقش دارند.