معنی فارسی conditionalist

B1

شخصی که به باور شرطی‌گرایی اعتقاد دارد و به شرایط خاصی برای پذیرش عقاید ایمان دارد.

An individual who advocates or supports conditionalism.

example
معنی(example):

یک شرطی‌گرا معتقد است که باید شرایط خاصی برآورده شود.

مثال:

A conditionalist believes that specific conditions must be fulfilled.

معنی(example):

شرطی‌گرایان معمولاً در مورد تبعات باورهای خود صحبت می‌کنند.

مثال:

Conditionalists often discuss the implications of their beliefs.

معنی فارسی کلمه conditionalist

: معنی conditionalist به فارسی

شخصی که به باور شرطی‌گرایی اعتقاد دارد و به شرایط خاصی برای پذیرش عقاید ایمان دارد.