معنی فارسی conditivium

B1

شرایط خاصی که بر یک فرآیند یا نتیجه تأثیر می‌گذارد.

Specific conditions that impact a process or outcome.

example
معنی(example):

شرایط مذاکره بسیار حیاتی بود.

مثال:

The conditivium of the negotiation was crucial.

معنی(example):

در یک قید، هر جزئیات مهم است.

مثال:

In a conditivium, every detail matters.

معنی فارسی کلمه conditivium

: معنی conditivium به فارسی

شرایط خاصی که بر یک فرآیند یا نتیجه تأثیر می‌گذارد.