معنی فارسی condivision

B1

تقسیم کارها و مسئولیت‌ها میان افراد یا گروه‌ها.

The act of dividing or distributing tasks or responsibilities.

example
معنی(example):

تقسیم وظایف به تیم کمک کرد به طور کارآمد کار کند.

مثال:

The condivision of tasks helped the team work efficiently.

معنی(example):

تقسیم واضح مسئولیت‌ها ضروری است.

مثال:

A clear condivision of responsibilities is essential.

معنی فارسی کلمه condivision

: معنی condivision به فارسی

تقسیم کارها و مسئولیت‌ها میان افراد یا گروه‌ها.