معنی فارسی conditorium
B1محلی که در آن شیرینیپزها به تهیه و تولید دسرها و شیرینیها میپردازند.
A place where confections and pastries are produced.
- NOUN
example
معنی(example):
کاندیستوریم جایی است که شیرینیپزها کار میکنند.
مثال:
The condictorium is a place where pastry chefs work.
معنی(example):
در کاندیستوریم، دسرهای خوشمزه مختلفی ایجاد میشود.
مثال:
In the condictorium, various delicious desserts are created.
معنی فارسی کلمه conditorium
:
محلی که در آن شیرینیپزها به تهیه و تولید دسرها و شیرینیها میپردازند.