معنی فارسی condonation
B1عمل بخشیدن، به ویژه در زمینهی جریمه یا خطاهای قانونی.
The act of forgiving, especially in the context of penalties or legal errors.
- NOUN
example
معنی(example):
هیات مدیره بخشش جریمهها را پذیرفت.
مثال:
The board accepted the condonation of the fines.
معنی(example):
بخشیدن معمولاً به عنوان راهی برای پیشرفت دیده میشود.
مثال:
Condonation is often seen as a way to move forward.
معنی فارسی کلمه condonation
:
عمل بخشیدن، به ویژه در زمینهی جریمه یا خطاهای قانونی.