معنی فارسی confectory

B1

فروشگاه یا محل‌کار که در آن شیرینی و شکلات تهیه و عرضه می‌شود.

A shop where sweets and confections are made or sold.

example
معنی(example):

ما از فروشگاه شیرینی‌فروشی در شهر مقداری شکلات خریدیم.

مثال:

We bought some sweets from the confectory in town.

معنی(example):

فروشگاه شیرینی‌فروشی شکلات‌ها و آبنبات‌های خوشمزه‌ای درست می‌کند.

مثال:

The confectory makes delicious chocolates and candies.

معنی فارسی کلمه confectory

: معنی confectory به فارسی

فروشگاه یا محل‌کار که در آن شیرینی و شکلات تهیه و عرضه می‌شود.