معنی فارسی confed

B1

اتحاد یا کنفدراسیونی از گروه‌ها یا سازمان‌ها.

A group or union formed for a specific purpose.

example
معنی(example):

اتحادیه مدارس تصمیم گرفت منابع را به اشتراک بگذارد.

مثال:

The confed of schools decided to share resources.

معنی(example):

آنها یک اتحادیه تشکیل دادند تا از ابتکارات محلی حمایت کنند.

مثال:

They formed a confed to support local initiatives.

معنی فارسی کلمه confed

: معنی confed به فارسی

اتحاد یا کنفدراسیونی از گروه‌ها یا سازمان‌ها.