معنی فارسی confederal
C1کنفدرال به سیستمی اشاره دارد که در آن ایالتها یا واحدهای مستقل، قدرت را به اشتراک میگذارند و استقلال خود را حفظ میکنند.
Referring to a system of government in which states or regions retain considerable independence while cooperatively managing certain functions.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Of, pertaining to, or being a confederation.
example
معنی(example):
سیستم کنفدرال اجازه میدهد که قدرتها مشترک باشند.
مثال:
The confederal system allows for shared powers.
معنی(example):
در یک ساختار کنفدرال، ایالتهای فردی استقلال قابل توجهی دارند.
مثال:
In a confederal structure, individual states maintain significant independence.
معنی فارسی کلمه confederal
:
کنفدرال به سیستمی اشاره دارد که در آن ایالتها یا واحدهای مستقل، قدرت را به اشتراک میگذارند و استقلال خود را حفظ میکنند.