معنی فارسی confederation

B2 /kənfɛdəˈɹeɪʃən/

فدراسیون، یک نوع اتحادیه که شامل گروهی از دولت‌ها یا ایالت‌ها است که برای اهداف مشترک با هم همکاری می‌کنند.

A union of several groups or states that come together for a common purpose.

noun
معنی(noun):

A union or alliance of states or political organizations.

معنی(noun):

The act of forming an alliance.

example
معنی(example):

فدراسیون برای متحد کردن ایالت‌ها تشکیل شد.

مثال:

The confederation was formed to unite the states.

معنی(example):

یک فدراسیون به ایالت‌های عضو اجازه می‌دهد در حالی که استقلال خود را حفظ می‌کنند، همکاری کنند.

مثال:

A confederation allows member states to cooperate while maintaining their independence.

معنی فارسی کلمه confederation

: معنی confederation به فارسی

فدراسیون، یک نوع اتحادیه که شامل گروهی از دولت‌ها یا ایالت‌ها است که برای اهداف مشترک با هم همکاری می‌کنند.