معنی فارسی conferment

B1

اعطای یا فعالیت اعطای چیزی، به‌ویژه مدرک یا عنوان.

The act of granting or bestowing something, especially an honor or degree.

example
معنی(example):

اعطای مدارک هفته آینده برگزار خواهد شد.

مثال:

The conferment of degrees will take place next week.

معنی(example):

او با اعطای جایزه‌ای برای سهم‌هایش مورد احترام قرار گرفت.

مثال:

She was honored by the conferment of an award for her contributions.

معنی فارسی کلمه conferment

: معنی conferment به فارسی

اعطای یا فعالیت اعطای چیزی، به‌ویژه مدرک یا عنوان.