معنی فارسی confelicity

B2

خوشحالی مشترک، حالت شادمانی و شادی که بین دو یا چند نفر در یک رابطه وجود دارد.

The state of shared happiness or joy, especially between friends.

example
معنی(example):

خوشحالی مشترک در دوستی آنها را به هم نزدیک‌تر کرد.

مثال:

Confelicity in their friendship brought them closer.

معنی(example):

خوشحالی مشترکی که داشتند در خنده‌هایشان مشهود بود.

مثال:

The confelicity they shared was evident in their laughter.

معنی فارسی کلمه confelicity

: معنی confelicity به فارسی

خوشحالی مشترک، حالت شادمانی و شادی که بین دو یا چند نفر در یک رابطه وجود دارد.