معنی فارسی confessionist
B1کسی که به روش کنفشنالیستی اعتقاد دارد و به اعترافات شخصی اهمیت میدهد.
A person who advocates for sharing personal truths or confessions.
- NOUN
example
معنی(example):
به عنوان یک کنفشنالیست، او داستانهای زندگی خود را به طور علنی به اشتراک گذاشت.
مثال:
As a confessionist, he shared his life stories openly.
معنی(example):
جنبش کنفشنالیستی اصالت و صداقت را در داستانگویی تشویق میکند.
مثال:
The confessionist movement encourages authenticity and honesty in storytelling.
معنی فارسی کلمه confessionist
:
کسی که به روش کنفشنالیستی اعتقاد دارد و به اعترافات شخصی اهمیت میدهد.