معنی فارسی confirmity
B1تأیید، همراستایی یا توافق با یک نظر یا وضعیت به ویژه در یک گروه.
The state of being in accordance with or agreement to something.
- NOUN
example
معنی(example):
او با تصمیم گروه تأیید کرد.
مثال:
She showed confirmity with the group's decision.
معنی(example):
تأیید نتایج چشمگیر بود.
مثال:
The confirmity of the results was impressive.
معنی فارسی کلمه confirmity
:
تأیید، همراستایی یا توافق با یک نظر یا وضعیت به ویژه در یک گروه.