معنی فارسی conflagrator

B1

آتش‌افروز، شخصی که آتش را ایجاد یا تشدید می‌کند، به ویژه در زمینه ویرانی.

Someone who ignites or incites destruction, particularly through fire.

example
معنی(example):

آتش‌افروز در شهر ویرانی وسیعی ایجاد کرد.

مثال:

The conflagrator caused widespread destruction in the town.

معنی(example):

به عنوان یک آتش‌افروز، او از ایجاد هرج و مرج لذت می‌برد.

مثال:

As a conflagrator, he took pleasure in creating chaos.

معنی فارسی کلمه conflagrator

: معنی conflagrator به فارسی

آتش‌افروز، شخصی که آتش را ایجاد یا تشدید می‌کند، به ویژه در زمینه ویرانی.