معنی فارسی conformance
B2 /kənˈfɔːm(ə)ns/انطباق؛ عمل تطابق با استانداردها یا الزامات معین، معمولاً در زمینه‌های فنی یا قانونی.
The act of conforming to specified standards or regulations.
- noun
noun
معنی(noun):
The act of conforming; conformity.
example
معنی(example):
نرم‌افزار برای انطباق با استانداردهای صنعتی آزمایش شد.
مثال:
The software was tested for conformance to industry standards.
معنی(example):
انطباق با قوانین برای ایمنی ضروری است.
مثال:
Conformance to regulations is essential for safety.
معنی فارسی کلمه conformance
:
انطباق؛ عمل تطابق با استانداردها یا الزامات معین، معمولاً در زمینه‌های فنی یا قانونی.
