معنی فارسی conformant

B2

مطابق؛ به معنای برآورده کردن الزامات یا استانداردهایی که مشخص شده‌اند.

Meeting the specifications or requirements set forth.

adjective
معنی(adjective):

In accordance with a set of specifications.

example
معنی(example):

یک طراحی مطابق همه الزامات ایمنی را برآورده می‌کند.

مثال:

A conformant design meets all safety requirements.

معنی(example):

این محصول با تمام قوانین مربوطه منطبق است.

مثال:

The product is conformant with all applicable laws.

معنی فارسی کلمه conformant

: معنی conformant به فارسی

مطابق؛ به معنای برآورده کردن الزامات یا استانداردهایی که مشخص شده‌اند.