معنی فارسی conformities

B2

کنفورمیتی‌ها به مجموعه‌ای از رفتارها، هنجارها یا انتظارات اجتماعی اطلاق می‌شود که افراد باید به آن‌ها پایبند باشند.

Conditions or behaviors that conform to a particular standard or norm.

example
معنی(example):

عملکردهای او تحت تأثیر کنفورمیتی‌های انتظارات اجتماعی بود.

مثال:

His actions were driven by conformities to societal expectations.

معنی(example):

او میان خواسته‌های شخصی و کنفورمیتی‌های فرهنگش کشمکش داشت.

مثال:

She struggled between her personal desires and the conformities of her culture.

معنی فارسی کلمه conformities

: معنی conformities به فارسی

کنفورمیتی‌ها به مجموعه‌ای از رفتارها، هنجارها یا انتظارات اجتماعی اطلاق می‌شود که افراد باید به آن‌ها پایبند باشند.