معنی فارسی confort

B2

آرامش به معنای احساس راحتی و آسایش عاطفی یا جسمی است که می‌تواند در زمان‌های سخت به وجود بیاید.

A state of physical ease and freedom from pain or constraint.

example
معنی(example):

او در زمان‌های سخت در کتاب مورد علاقه‌اش آرامش یافت.

مثال:

She found confort in her favorite book during tough times.

معنی(example):

آرامش می‌تواند شامل حمایت عاطفی از دوستان و خانواده باشد.

مثال:

Confort can involve emotional support from friends and family.

معنی فارسی کلمه confort

: معنی confort به فارسی

آرامش به معنای احساس راحتی و آسایش عاطفی یا جسمی است که می‌تواند در زمان‌های سخت به وجود بیاید.