معنی فارسی confronte
B1روبهرو شدن، به صورت مستقیم و بدون واسطه با کسی در یک بحث یا گفتگو مواجه شدن.
To face someone directly in a conversation or discussion.
- VERB
example
معنی(example):
روبهرو شدن با کسی به معنای مواجهه مستقیم با او در یک بحث است.
مثال:
To confronte someone is to directly face them in a discussion.
معنی(example):
وقتی که با یک دوست درباره یک اشتباه رو به رو میشوید، مهم است که مهربان باشید.
مثال:
When you confronte a friend about a mistake, it's important to be kind.
معنی فارسی کلمه confronte
:
روبهرو شدن، به صورت مستقیم و بدون واسطه با کسی در یک بحث یا گفتگو مواجه شدن.