معنی فارسی confronter
B2روبهرو کننده، شخصی که به راحتی با دیگران مواجه میشود و از چالشها نمیهراسد.
A person who confronts others, often to challenge or question their views.
- NOUN
example
معنی(example):
او یک رو به رو کننده بود و هرگز از به چالش کشیدن مقامها نمیترسید.
مثال:
She was a confronter, never afraid to challenge authority.
معنی(example):
یک رو به رو کننده خوب میتواند به روشن کردن سوء تفاهمها کمک کند.
مثال:
A good confronter can help to clarify misunderstandings.
معنی فارسی کلمه confronter
:
روبهرو کننده، شخصی که به راحتی با دیگران مواجه میشود و از چالشها نمیهراسد.