معنی فارسی confusably

B2

به‌طور گیج‌کننده‌ای مشابه بودن یا قابل اشتباه بودن.

In a manner that is capable of causing confusion due to similarity.

example
معنی(example):

این دو کلمه از نظر تلفظ به‌طور گیج‌کننده‌ای مشابه هستند.

مثال:

These two words are confusably similar in pronunciation.

معنی(example):

کلماتی که ممکن است به طرز گیج‌کننده‌ای اشتباه استفاده شوند، اغلب دانش‌آموزان را گیج می‌کنند.

مثال:

Words that can be confusably misused often confuse students.

معنی فارسی کلمه confusably

: معنی confusably به فارسی

به‌طور گیج‌کننده‌ای مشابه بودن یا قابل اشتباه بودن.