معنی فارسی confucius
B2کنفوسیوس، متفکر و فیلسوف چینی باستان، که نظام آموزش و اخلاقیات را بنیاد نهاد.
An ancient Chinese philosopher known for his teachings on morality and ethics.
- NOUN
example
معنی(example):
کنفوسیوس یک فیلسوف مشهور در چین باستان بود.
مثال:
Confucius was a famous philosopher in ancient China.
معنی(example):
بسیاری از تعالیم کنفوسیوس بر اخلاق و اخلاقیات تمرکز دارند.
مثال:
Many teachings of Confucius focus on morality and ethics.
معنی فارسی کلمه confucius
:
کنفوسیوس، متفکر و فیلسوف چینی باستان، که نظام آموزش و اخلاقیات را بنیاد نهاد.