معنی فارسی congeeing
B1به معنای فرایند تبدیل مایعات به حالت جامد به مرور زمان.
The act or process of becoming thick or solid.
- VERB
example
معنی(example):
فرایند سخت شدن چندین ساعت طول میکشد.
مثال:
The process of congeeing takes several hours.
معنی(example):
سخت شدن در تهیه برخی دسرها مهم است.
مثال:
Congeeing is important in making certain desserts.
معنی فارسی کلمه congeeing
:
به معنای فرایند تبدیل مایعات به حالت جامد به مرور زمان.