معنی فارسی congerie
B1کانگری به معنای مجموعهای از فعالیتها یا رویدادها که معمولاً حول یک موضوع خاص میچرخند.
An assembly or gathering, typically for specific activities.
- NOUN
example
معنی(example):
کانگری با فعالیتها زنده بود.
مثال:
The congerie was lively with activities.
معنی(example):
بسیاری از رویدادها در کانگری برگزار شد.
مثال:
Many events took place at the congerie.
معنی فارسی کلمه congerie
:
کانگری به معنای مجموعهای از فعالیتها یا رویدادها که معمولاً حول یک موضوع خاص میچرخند.