معنی فارسی congession
B1کنگسشن به معنی انباشت یا تجمع بوده و غالباً به ترافیک و جمعیت مراجعه دارد.
The accumulation or gathering, usually referring to traffic or crowding.
- NOUN
example
معنی(example):
ترافیک کنگسشن باعث تأخیر میشود.
مثال:
Congession of traffic causes delays.
معنی(example):
ما در راه خانه یک کنگسشن را تجربه کردیم.
مثال:
We experienced a congession on the way home.
معنی فارسی کلمه congession
:
کنگسشن به معنی انباشت یا تجمع بوده و غالباً به ترافیک و جمعیت مراجعه دارد.