معنی فارسی congressed
B1گرد هم آمدن و اجتماع گروهی به منظور بحث در مورد موضوعات خاص.
To gather or assemble together for a meeting or discussion.
- VERB
example
معنی(example):
متخصصان گرد هم آمدند تا یافتههای خود را به اشتراک بگذارند.
مثال:
The experts congressed to share their findings.
معنی(example):
آنها سالانه گرد هم میآیند تا پیشرفتها در فناوری را بررسی کنند.
مثال:
They congressed annually to discuss advancements in technology.
معنی فارسی کلمه congressed
:
گرد هم آمدن و اجتماع گروهی به منظور بحث در مورد موضوعات خاص.