معنی فارسی conisance
B1کانیزانس، مطالعه ساختار و شکل ویژگی های طبیعی موجودات زنده.
Refers to the study of the shape and structure of biological features.
- NOUN
example
معنی(example):
کانیزانس در جانورشناسی به شکل و ساختار ویژگی های خاص حیوانات اشاره دارد.
مثال:
Conisance in zoology refers to the shape and structure of certain animal features.
معنی(example):
مطالعه کانیزانس به ما کمک می کند تا سازگاری های تکاملی را درک کنیم.
مثال:
The study of conisance helps us understand evolutionary adaptations.
معنی فارسی کلمه conisance
:
کانیزانس، مطالعه ساختار و شکل ویژگی های طبیعی موجودات زنده.