معنی فارسی conjecturalist

B1

شخصی که به طور مداوم ایده‌ها و نظریه‌ها را بر اساس حدسیات و گمانه زنی‌ها مطرح می‌کند.

A person who theorizes based on conjecture; an individual who speculates without substantial evidence.

example
معنی(example):

به عنوان یک حدس زن، او اغلب درباره‌ی رویدادهای تاریخی گمانه زنی می‌کرد.

مثال:

As a conjecturalist, she often speculated about historical events.

معنی(example):

حدس زن نظریه‌هایی را ارائه داد که به طور گسترده‌ای پذیرفته نشده بود.

مثال:

The conjecturalist presented theories that were not widely accepted.

معنی فارسی کلمه conjecturalist

: معنی conjecturalist به فارسی

شخصی که به طور مداوم ایده‌ها و نظریه‌ها را بر اساس حدسیات و گمانه زنی‌ها مطرح می‌کند.