معنی فارسی conjuncted
B1متصل شدن، به معنای پیوستگی یا ترکیب دو یا چند بخش جداگانه در یک زبان.
Joined or connected; often used in the context of sentences or ideas being linked together.
- VERB
example
معنی(example):
این دو جمله با کلمه 'و' متصل شدهاند.
مثال:
The two clauses are conjuncted by the word 'and'.
معنی(example):
در دستوری، جملات متصل میتوانند ایدههای پیچیدهای را منتقل کنند.
مثال:
In grammar, conjuncted sentences can convey complex ideas.
معنی فارسی کلمه conjuncted
:
متصل شدن، به معنای پیوستگی یا ترکیب دو یا چند بخش جداگانه در یک زبان.