معنی فارسی connectable
B1قابل اتصال، به معنای این که چیزی قابلیت اتصال به شیء یا سیستمی دیگر را داشته باشد.
Able to be linked or joined together.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این دستگاهها از طریق بلوتوث قابل اتصال هستند.
مثال:
These devices are connectable via Bluetooth.
معنی(example):
مطمئن شوید که پرینتر شما قابل اتصال به شبکه است.
مثال:
Make sure your printer is connectable to the network.
معنی فارسی کلمه connectable
:
قابل اتصال، به معنای این که چیزی قابلیت اتصال به شیء یا سیستمی دیگر را داشته باشد.