معنی فارسی connectionless

B1

بدون اتصال، مربوط به روش‌هایی که در آن ارتباط بدون نیاز به یک اتصال دائمی برقرار می‌شود.

Referring to a method of communication that does not require a constant connection.

example
معنی(example):

پروتکل بدون اتصال به لینک مداوم نیاز ندارد.

مثال:

The connectionless protocol does not require a continuous link.

معنی(example):

استفاده از ارتباط بدون اتصال می‌تواند انعطاف‌پذیری را افزایش دهد.

مثال:

Using connectionless communication can enhance flexibility.

معنی فارسی کلمه connectionless

: معنی connectionless به فارسی

بدون اتصال، مربوط به روش‌هایی که در آن ارتباط بدون نیاز به یک اتصال دائمی برقرار می‌شود.