معنی فارسی connotive
B2کنوتیو به ویژگی یا خاصیتی اشاره دارد که نشاندهنده ارتباطات فرهنگی یا احساسی یک کلمه است.
Having the quality of implying additional meanings or associations.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این کلمه جنبه کنوتیو دارد که اهمیت فرهنگی آن را منعکس میکند.
مثال:
This word has a connotive aspect that reflects its cultural significance.
معنی(example):
معانی کنوتیو اغلب درک ما از ادبیات را غنی میسازد.
مثال:
Connotive meanings often enrich our understanding of literature.
معنی فارسی کلمه connotive
:
کنوتیو به ویژگی یا خاصیتی اشاره دارد که نشاندهنده ارتباطات فرهنگی یا احساسی یک کلمه است.