معنی فارسی consentant
B1موافقت کننده، فردی که موافقت یا تأسیس توافق را انجام میدهد.
A person who gives consent or agreement.
- NOUN
example
معنی(example):
موافقت کننده با شرایط توافق موافقت کرد.
مثال:
The consentant agreed to the terms of the agreement.
معنی(example):
به عنوان یک موافقت کننده، او بدون تردید سند را امضا کرد.
مثال:
As a consentant, she signed the document without hesitation.
معنی فارسی کلمه consentant
:
موافقت کننده، فردی که موافقت یا تأسیس توافق را انجام میدهد.