معنی فارسی consequential/consequential

B2

مربوط به عواقب یا نتایج اقدام‌ها یا وضعیت‌ها. به طور کلی به چیزی که مستقیماً تأثیرگذار باشد اشاره دارد.

Relating to or bearing a consequence; important or significant.

example
معنی(example):

عواقب اقدام‌های او جدی است.

مثال:

The consequences of his actions are serious.

معنی(example):

تصمیم‌های مهم او بر افراد بسیاری تأثیر گذاشت.

مثال:

Her consequential decisions affected many people.

معنی فارسی کلمه consequential/consequential

:

مربوط به عواقب یا نتایج اقدام‌ها یا وضعیت‌ها. به طور کلی به چیزی که مستقیماً تأثیرگذار باشد اشاره دارد.