معنی فارسی consignee
B1شخص یا نهادی که کالاها به آن تحویل داده میشود و مسئولیت دریافت کالاها را دارد.
The person or entity designated to receive goods being shipped.
- NOUN
example
معنی(example):
گیرنده مسئول دریافت محموله است.
مثال:
The consignee is responsible for receiving the shipment.
معنی(example):
او گیرندهای است که در اسناد حمل و نقل ذکر شده است.
مثال:
He is the consignee listed on the shipping documents.
معنی فارسی کلمه consignee
:
شخص یا نهادی که کالاها به آن تحویل داده میشود و مسئولیت دریافت کالاها را دارد.