معنی فارسی consimilate

B1

ترکیب، به معنای ترکیب یا یکپارچه‌سازی ایده‌ها یا عناصر مختلف.

To combine or integrate different ideas or elements into a coherent whole.

example
معنی(example):

ترکیب ایده‌های مختلف می‌تواند به نوآوری منجر شود.

مثال:

To consimilate different ideas can foster innovation.

معنی(example):

آنها قصد دارند شیوه‌های فرهنگی مختلف را ترکیب کنند.

مثال:

They aim to consimilate various cultural practices.

معنی فارسی کلمه consimilate

: معنی consimilate به فارسی

ترکیب، به معنای ترکیب یا یکپارچه‌سازی ایده‌ها یا عناصر مختلف.