معنی فارسی consolable

B2

قابل تسلی، به وضعیتی اطلاق می‌شود که شخصی بتواند بعد از غم یا ناراحتی، آرامش یابد.

Capable of being comforted, especially in time of sorrow.

example
معنی(example):

او بعد از خبر خیلی ناراحت بود که تسلی پذیر نبود.

مثال:

She was too upset to be consolable right after the news.

معنی(example):

او حتی در غم، ثابت کرد که توسط دوستانش تسلی‌پذیر است.

مثال:

Even in grief, he proved to be consolable by his friends.

معنی فارسی کلمه consolable

: معنی consolable به فارسی

قابل تسلی، به وضعیتی اطلاق می‌شود که شخصی بتواند بعد از غم یا ناراحتی، آرامش یابد.