معنی فارسی consonantally

B1

به صورت صوتی، به نحوی که حروف بی‌صدا اهمیت پیدا کنند.

In a manner that relates to consonants.

example
معنی(example):

این کلمه به صورت صوتی با تأکید بر 'ت' تلفظ می‌شود.

مثال:

The word is consonantally pronounced with emphasis on the 't'.

معنی(example):

او توضیح داد که چگونه از صداهای صوتی صحیح استفاده کنیم.

مثال:

She explained how to use consonantally correct sounds.

معنی فارسی کلمه consonantally

: معنی consonantally به فارسی

به صورت صوتی، به نحوی که حروف بی‌صدا اهمیت پیدا کنند.