معنی فارسی consortship
B2همکاری به معنای ارتباط نزدیک و مشارکت بین دو یا چند طرف به منظور دستیابی به هدفی مشترک.
A partnership or association formed for a specific purpose.
- NOUN
example
معنی(example):
آنها برای همکاری در پروژه وارد یک همکاری شدند.
مثال:
They entered into a consortship to collaborate on the project.
معنی(example):
این همکاری توسط تمام طرفهای درگیر شناخته شد.
مثال:
The consortship was recognized by all parties involved.
معنی فارسی کلمه consortship
:
همکاری به معنای ارتباط نزدیک و مشارکت بین دو یا چند طرف به منظور دستیابی به هدفی مشترک.